باز گیتى روشن آمد از جمال عسگرىماه گردون شد خجل پیش هلال عسگرىموکب اجلال او چون شد پدید از گرد راهمحور آمد هر جلالى در جلال عسگرىهادى دین مى برد دست دعا پیش خداچشم حق بینش چو مى بیند جمال عسگرىمن چو گویم در مقام و حسن این کودک که هستمنطق پیر خرد مات از… بیشتر »